چشم هایم را عوض کردم ، نگاهم را... نشد
باز هم دیروزها رد شد ولی فردا نشد
میفشارم سر به روی شانهی تنهاییام
هیچ کس مانند من با رفتنت تنها نشد
شمس را گم کردهام بیچشمهای روشنت
نیستی و شعرهایم مثل مولانا نشد
جای خالی تو را حتی غزل هم پر نکرد
در غزل فریادهایم دردهایم جا نشد
گرم آغوشت نبوده سرنوشت دستهام
اخم آغوشم بدون خندههایت وا نشد
بعد تو من ماندم و دنیای سرد سنگها
مثل مردابی که هرگز قسمتش دریا نشد
@JanJiyarlr
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 100